جلوهِ حجاب

حجاب، تکریم آن کسى است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است.مقام معظم رهبری

جلوهِ حجاب

حجاب، تکریم آن کسى است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است.مقام معظم رهبری

۱۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

فراخوان مسابقه ای بانوی کرامت

دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۴۹ ب.ظ


مدت زمان فراخوان تا عید سعید غدیرخم تمدید شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان برگزار می نماید:

فراخوان وبلاگ نویسی با عنوان بانوی کرامت ویژه کلیه طلاب و مدارس سراسر کشور به مناسبت دهه کرامت
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان به مناسبت ولادت حضرت فاطمه معصومه (س) و گرامیداشت دهه کرامت فراخوان کشوری بانوی کرامت را برگزار می نماید .


موضوعات فراخوان:

حضرت معصومه (س) اسوه عفت و طهارت

سبک زندگی فاطمه معصومه و چگونگی الگوی نسل امروز

حضرت معصومه و زمینه سازی ظهور

حضرت معصومه، بصیرت و ولایت مداری


نحوه شرکت در فراخوان:

طلاب حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور می توانند با ایجاد موضوع با عنوان بانوی کرامت و قراردادن پست با موضوعات مسابقه در وبلاگ شخصی ( عضو سامانه وبلاگ مدارس علمیه)در این فراخوان شرکت نمایند:

نکته : شرکت کنندگان لازم است موضوعی با نام بانوی کرامت در وبلاگ خود ایجاد نموده و مطالب ارسالی را ذیل همان موضوع ثبت نمایند.

لینک ثبت نام

مهلت ارسال پست بر روی وبلاگ پایان شهریور ماه
زمان اعلام نتایج پایان شهریور ماه 93 می باشد ، به بهترین وبلاگ ها از سوی مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان جوایزی اهدا خواهد شد.

مدت زمان فراخوان تا عید سعید غدیرخم تمدید شد.


حجاب، چتر امنیت

يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ

فرهنگ، عفاف و پوشش

چتر امنیت

منشا اصلى پیدایش لباس نیاز به محفوظ ماندن، عفیف ماندن و زیبابودن است، امااشتباه است اگر تصور کنیم که مى توانیم این همه اختلاف و تنوع راکه در لباس افراد در جوامع و دورانهاى مختلف دیده مى شود، تنهابا درنظر گرفتن این سه اصل توجیه کنیم. تاثیر فرهنگ  بر لباس مهم تر و کلى تر از آن است که از آن در ردیف سایرتاثیرها گفتگو کنیم .

رابطه لباس و فرهنگ

فرهنگ کلى ترین بخش و نگرشى است که یک جامعه نسبت به جهان دارد و اختلاف در لباس جوامع علاوه بر عوامل اجتماعى، اقتصادى و... ناشى از فرهنگ ها وبینش هاى مختلف آنان است .

نحوه لباس پوشیدن انسان بسته به این که براى جهان چه معنایى قائل باشد،خود را چگونه موجودى بشناسد، چه سرنوشتى براى خود تصور کند وسعادت خود را درچه بداند، تفاوت مى کند.

 اگر در جوامع غربى مذهب و قانون تعیین کننده نوع پوشش نیست، نباید تصور کرد که مردم در انتخاب لباس آزادند. جامعه غربى با لباسى که برتن دارد، با ما سخن مى گوید اگر به این سخن گوش دهیم فلسفه و فرهنگ غرب را خواهیم شنید.

رابطه لباس غربى با فرهنگ غربى

 تمدن غرب، جلوه یک زندگى است که در آن دیگر معنویت و قدس اصالت ندارد و انسان موجودى نیست که حامل «روح الهى » باشد و بتواند خلیفه خدا در زمین شود. هیچ بهشتى او را به خود دعوت نمى کند، و ارزش زن به اندازه ارزش تن اوست. در چنین فرهنگى لباس وسیله اى براى پوشش تن نیست بلکه براى آرایش آن است  و آنچه مدل لباس را تعیین مى کند روانشناسى جنسى است و در حقیقت مبتکران مدهاى تازه همواره در کار تنظیم نسبت میان برهنگى وپوشیدگى هستند تا بتوانند حداکثر جلوه و جاذبه را در این جنس وحد کثر اشتیاق را در آن حنس دیگر ایجاد نمایند. 

چتر امنیت

رابطه حجاب با فرهنگ اسلامى

محدودیت هایى که برای غریزه جنسى در اسلام معین شده براى هدایت و رساندن انسان به مقصد است. تن، تنها بخشی از وجود انسان است، و انسان وظیفه خود را خطیرتر از آن مى بیند که تنهابه «بدن نمایى » و آرایش جسم بپردازد... لباس به تن نمى کند که تن را عرضه کند، بلکه لباس مى پوشد تا خود را بپوشد.

فلسفه ی خودآرایی و حجاب

يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۲۶ ب.ظ

زن

برای مطالعه ی قسمت قبل اینجا کلیک کنید.

در قسمت های قبل، موضوع حجاب و پوشش زن و محدودیت در روابط زن و مرد نامحرم بصورت بسیار اجمالی مورد بررسی قرار گرفت و گفتیم بعضی ها تصور می کنند برداشته شدن حجاب باعث می شود به تدریج چهره ی بی حجاب زن برای مرد عادی شود. ممکن است چنین چیزی درست باشد به شرط اینکه میزان این بی حجابی ثابت بماند و تجربه نشان داده، هیچوقت چنین نخواهد شد. به فیلم های دهه ی چهل سینمای غرب، مخصوصاً آمریکا دقت کنید. لباس زنها در این فیلمها دامنهای بلند و پیراهنهای یقه بسته بود و فقط موهایشان پیدا . اما با گذشت زمان آستین ها کاملاً از بین رفت و... چرا؟

 

 خداوند میل به خودآرایی و جلب توجه را در وجود زن قرار داده(1) تا او بتواند برای همیشه قلب شوهرش را در تصرف داشته باشد. حال اگر این میل به خودآرایی و تصاحب قلب، به خیابان کشیده شود از محدوده ی خانواده فراتر برود ، وضع به همانجا کشیده می شود که اشاره کردیم، هر وقت زن احساس کند این نوع لباس و آرایش برای جامعه عادی شده، لباسی انتخاب می کند که پوشیدگی کمتری داشت باشد و آرایش غلیظ تری بر چهره اش می نشاند تا باز هم بتواند توجه دیگران را به خود جلب کند. برای اینکه این میل، در خانواده و فقط برای شوهر محدود بماند(2) خداوند دستور داده زن ها موقع حضور در جامعه بدن شان را بپوشانند و هیچ آرایشی نداشته باشند مگر در مجالس زنانه ای که مرد نامحرمی در آن حضور نداشته باشد.

حجاب و عفاف در قرآن کریم

شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ
حجاب و عفاف در قرآن کریم

«یا ایها النبی، قل لازواجک و بنائک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّّ من جلابیبهنّ ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماً؛ ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو روسری های بلند بر خود بیفکنند، این عمل مناسب تر است، تا (به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خداوند آمرزنده ی مهربان است» . (1) (سوره احزاب، آیه ی 59)
در این نوشته، بر آنیم که آیه ی مورد نظر را مورد بررسی قرار داده و برخی از نکات پیرامون آن را که نتیجه ی مطالعه ی کتب تفسیر ی می باشد، به رشته ی تحریر درآوریم. شایسته ی یادآوری است که این نوشته، قصد تفسیر آیه را ندارد و تنها به بیان نکات اجمالی آن بسنده می کند، اما پیش از طرح نکات، لازم است مفهوم حجاب بررسی گردد.

مفهوم حجاب

حجاب ، در لغت به معنای مانع و پرده و پوشش آمده است. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشند؛ تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی، ممکن است یک بعد باشد ولی دیگری نباشد که در این صورت، نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام متفاوتی داشته باشد، از جمله حجاب ذهنی، فکری و روحی، علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه که به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصیه شده است.
«جلابیب» جمع جلباب، به معنای مقنعه ای است که سر و گردن را می پوشاند. (2) و یا پارچه ی بلندی است که تمام بدن و سر و گردن را می پوشاند. (3) مرحوم امین الاسلام طبرسی، در «مجمع البیان» ، در ذیل آیه می نویسد، «جلباب» عبارت از روسری بلند است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسیله ی آن، سر و صورت خود را می پوشانند ... مقصود این است که با روپوشی که زن بر تن می کند، محل گریبان و گردن را بپوشاند. با توجه به معانی جلباب و از جمله، این معنی که پارچه ی بلندی برای پوشیدن تمام بدن و سر و گردن است، در معنای امروزی، می توان پوشش «چادر» را با «جلباب» همانند و مشابه در نظر گرفت و از آن جا که در این آیه، به طور مشخص به استفاده ی زنان و دختران از جلباب اشاره شده است، می توان نتیجه گرفت که طبق فرموده ی رهبر معظم انقلاب اسلامی، چادر به عنوان یک حجاب برتر مطرح شده است.
پوشش، معرف شخصیت و عفت زن مؤمن است و موجب می گردد که افراد لاابالی جرأت نکنند به او جسارت کرده و به دید شهوت و هوسرانی به او بنگرند. این آیه، بیان می دارد: زنان مؤمن برای این که مورد آزار افراد هرزه قرار نگیرند، به گونه ای خود را بپوشانند که زمینه ای برای بی حرمتی به آنها فراهم نگردد.

حجاب و اصل آزادی

پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۴۲ ب.ظ

یکی از ایراداتی که برحجاب گرفته اند این است که موجب سلب حق آزادی که یک حق طبیعی بشری است می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود.

می گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هرانسانی شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبی باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی و اهانت به حیثیت انسانی اوست و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن. عزت و کرامت انسانی و حق آزادی زن و همچنین حکم مطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می کند که این امر از میان برود.

پاسخ

: لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و موظف دانستن و به اینکه وقتی می خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام وظیفه ای است که برعهده زن نهاده شده تا  در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت ، روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را «زندانی کردن» یا « بردگی» نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل « آزادی» فرد نمی توان دانست.

در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل بر خلاف حیثیت اجتماع است او را جلب می کند. هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلاً با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد ، نه زندان و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار می رود.

نگاهی گذرا به فلسفه حجاب

پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۳۶ ب.ظ

مسئله حجاب و مصادیق و ارتباط آن با نقش زن در عرصه اجتماعی از جمله موضوعاتی است

که از اهمیت ویژه ای بر خوردار است و نیاز به تشریح این مباحث در اکثر موارد برای افراد جامعه، محسوس بوده است .لذا قصد ما براین است تا با ارائه مطالبی در این زمینه به نتایج سودمندی برسیم.نوشته ذیل مختصرا به اشاره ای کوتاه در این زمینه پرداخته است و
مسلمااین نقطه آغازی است برای پیمودن مسیری طولانی و حائز اهمیت  ...در کنار بسیاری از مفاهیم که در ارتباط با افراد انسانی وجوددارند، مفاهیم دینی از سهم بسزایی برخوردارند. و پرسش و جستجو در این زمینه خاص به دفعات برای افراد ، پیش آمده است و این مسئله جدیدی نیست ،بلکه در طول همه دوره ها وجود داشته و شاید بتوان گفت قدمت آن به اندازه قدمت تاریخ مذهب  می باشد. از آنجآیی که بسیار اندکند اشخاصی که بواسطه رسیدن به درجه بالای دینداری و کسب معرفت نیازی به پرسش و جستجو ندارند لذا پرسش و جستجو برای اکثریت افراد امری طبیعی قلمداد می شود و البته این مسئله خالی از اشکال است چرا که دین اسلام در بسیاری موارد افراد را به جستجو و تحقیق در مورد مسائل فردی و اجتماعیشان فرا می خواند و به واقع در پی این است که افراد بتوانند به درک درست حقیقت هر آنچه در ارتباط با آنها وجود دارد ، برسند.

از جمله این مباحث مسئله حجاب است که در بسیاری مواقع افراد در این زمینه دچار پرسش و کنجکاوی  شده اند چرا که انسانها ناخداگاه به دنبال درک فلسفه اعمالی هستند که به انجام آن فرا خوانده شده اند و یا ملزم به انجام آن هستند و ما نیز می دانیم که خداوند انجام هر کاری را بر اساس فلسفه و حکمت خاص و منافعی که برای افراد دارد، واجب نموده است .

حجاب در ملل و اقوام گذشته

پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۳۳ ب.ظ

حجاب

کتیبه ها، سکّه ها، تندیس ها، نقاشی ها، فرش ها، ظروف نقره ای و نقش های برجسته تاریخی حاکی از آن هستند که انسان ها از روزی که پا بر این کره خاکی نهاده اند، پوشش را مراعات می کرده اند.

طبق قراین و شواهد موجود در ایران باستان و در میان یهود و احتمالاً در هند ، حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، به مراتب سخت تر بوده است.

 از کتاب مقدّس برمی آید که در عهد حضرت سلیمان علیه السلام زنان علاوه بر پوشش بدن، روبند بر صورت می انداختند.(1) و بر طبق گفته ی قرآن در عهد حضرت سلیمان علیه السلام حتی ملکه سبا، که خورشیدپرست بود، پوشش کامل داشت؛ زیرا از آیات مربوط به داستان ملکه سبا چنین به دست می آید که وقتی او وارد قصر حضرت سلیمان علیه السلام شد و خواست به نزدیک تخت او برود، چون حضرت سلیمان علیه السلام دستور داده بود کاخ را از سنگی آبگینه فرش نمایند، بلقیس دامنش را بالا کشید تا هنگام رد شدن خیس نشود.

در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام نیز حجاب رایج بود. نامزد اسحاق وقتی او را دید ، برقع بر صورت انداخت.(2)

زنان ایرانی در دوره های گوناگون، از مادها، هخامنشیان، اشکانیان و سامانیان دارای پوشش بودند.

طبق قراین و شواهد موجود در ایران باستان و در میان یهود و احتمالاً در هند ، حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، به مراتب سخت تر بوده است.

حجاب

ویل دورانت درباره قوم یهود می نویسد:

«اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت. چنان که ـ مثلاً ـ بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا میان مردم می رفت و با هر سنخی از مردم درد دل می کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.»(3)

حجاب در ترکیه

سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۲۵ ب.ظ


حجاب









 موضوع لغو ممنوعیت حجاب در دانشگاه‌های ترکیه در دستور کار پارلمان این کشور قرار گرفته است. تمامی احزاب ترک با موضوع لغو منع حجاب در دانشگاه‌های ترکیه که به تازگی در دستور کار مجلس این کشور قرار گرفته است، موافق هستند. برخی از تحلیل‌گران درباره موافقت احزاب مختلف با این لایحه ابراز تردید کرده و آن را نوعی بازی سیاسی برای جلب آرای بیشتر مردم در آستانه انتخابات ترکیه دانسته‌اند. برخی دیگر نیز طرح دوباره این موضوع را فرصتی مناسب برای لغو دائمی این قانون دانسته‌اند.

پیشینه حجاب در ترکیه

ترکیه کشوری مسلمان در همسایگی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. با وجود اینکه اکثریت جمعیت این کشور مسلمان هستند اما ممنوعیت حجاب اسلامی در مدارس و دانشگاههای این کشور لکه ننگی برای ژنرالهای حامی تفکرات آتاتورک محسوب می شود.

مساله حجاب در ترکیه مشکلی قدیمی است که با سلسله اقدامات «مصطفی کمال آتاتورک» مؤسس جمهوری ترکیه آغاز شد. آتاتورک مجموعه ای از هنجارها در باب پوشش را برای زنان ترک تعریف کرد که در چشم انداز برنامه کلانش برای قطع رابطه با اسلام به عنوان هویتی تمدنی و الحاق آن به غرب می گنجید. دستور وی شامل منع پوشیدن روسری و چادر و انواع لباس های بلند و الزام زنان به پوشیدن لباس هایی هماهنگ و همگون با لباس های رایج در غرب بود.

اما مساله حجاب به عنوان مساله ای سیاسی در دانشگاه ها و مدارس و دیگر مؤسسات دولتی پس از کودتای نظامی ژنرال «کنعان اورن» در 12 سپتامبر 1980 مطرح شد. اورن پس از کودتا نه تنها ورود زنان را به دانشگاه ها بلکه به مدارس و آموزشگاه ها و دیگر نهادهای دولتی ممنوع کرد. این امر مشکل زنان محجبه را دوچندان کرد. گزارش ها حاکی از آن بود که پس از آن شمار دانشجویان دختری که مجبور به ترک کشور برای ادامه تحصیل شدند به 40 هزار تن رسید که غالب آنان به کشورهای مانند ایالات متحده  امریکا، آلمان، هلند، آذربایجان و اخیرا سوریه و مصر کوچ کردند. البته نباید با مسائل حیاتی اجتماعی همانند استفاده کردن یا نکردن حجاب به مثابه مسئله ای ساده برخورد کرد. بلکه این مسائل بسیار حساس است. مساله اساسی در این موضوع تعارض میان دو نوع نگاه به دولت، جامعه و دین است.

کشف حجاب

سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۲۴ ب.ظ
کشف حجاب

مبارزه با حجاب اسلامی زنان مسلمان در کشورهای اسلامی هیچگاه یک پدیده درونی نبوده و منشأ بیرونی داشته است. این پدیده، تهاجمی استعماری با هدف مسخ هویت اسلامی مردم، ایجاد انشقاق و جدائی در میان ملل مسلمان، ترویج فرهنگ غرب، رواج ابتذال در جوامع اسلامی و نهایتاً انهدام اساس استقلال مسلمانان می‌باشد.

 

«همفری» کارشناس و جاسوس معروف انگلستان در کشورهای اسلامی که از فعالان رواج فرهنگ غربی در میان ملل مسلمان می‌باشد، در کتاب خاطرات خود به موارد متعددی از خصوصیات مسلمانان از جمله اعتقاد به مبانی اسلامی، حفظ حجاب اسلامی، استحکام کانونهای خانواده و تبعیت فرزندان از روش پدران و نیاکان اشاره کرده و لزوم مبارزه با این مبانی و ارزش ها را مورد تأکید قرار داده است. وی که مأمور اعزامی وزارت مستعمرات انگلیس به کشورهای اسلامی بوده، از بی‌حجابی و برداشتن حجاب زنان و رواج بی‌بند و باری به عنوان یکی از مؤثرترین روش ها در مبارزه با استقلال ملت های مسلمان یاد کرده است.

توصیه‌های «همفری» در بسیاری از کشورهای اسلامی توسط دولت هائی که به دربار لندن و یا متحدان اروپائیش وابسته بوده‌اند، به اجرا گذارده شده است.

اسماعیل پاشا در مصر که در 1863 میلادی بر تخت سلطنت نشست در 1870 به آزادی زنان با مفهوم اروپائی آن در کشورش رسمیت داد. در الجزایر نیروهای اشغالگر فرانسوی برای در هم شکستن انقلاب مردم، از جمله به مبارزه علیه حجاب زنان روی آوردند. در ترکیه، مقابله با حجاب اسلامی از نخستین برنامه‌های کمال آتاترک برای اسلام‌ زدائی بود. این برنامه‌ای بود که در کنار سایر تصمیمات از جمله منسوخ‌کردن دادگاه های شرعی، تعطیل مدارس علوم دینی، جایگزین کردن قوانین اروپایی به جای نظام شریعت، رواج رسم‌الخط لاتین، تغییر تاریخ هجری به میلادی، اعلام تعطیلی یکشنبه‌ها به جای جمعه‌ها و ... به اجرا گذارده شد. در افغانستان نیز امان‌الله خان با تأسیس «انجمن حمایت از نسوان» در 1928، بانی مبارزه با حجاب زنان مسلمان آن کشور گردید.

کشف حجاب در ایران

کشف حجاب در ایران نیز پدیده خودجوش داخلی نبود و محرک‌های خارجی داشت. این پدیده ناشی از تأثیر فرهنگ و آداب و رسوم غربی تحت عنوان «تجددخواهی» در میان ایرانیان، به ویژه کسانی است که افکار و زندگی غربی را تجربه کرده‌اند. در این بین اراده دولتمردان نقش مکمل داشته و در اشاعه آن تأثیر بسزایی داشته است.

" حجاب حق زنان، حدّ مردان "

سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۲۲ ب.ظ

1- مقدمه:

اصولا مکاتب بدون شعائر در جوامع حضور ندارند و شعائر نیز بدون مکاتب نمی توانند موجودیت مستقلی داشته باشند.  شعائر، به منزله شاخ و برگی هستند که ریشه در مکاتب دارند و به میزان بهره مندی مکاتب از حقیقت ،آنها نیزاز حقیقت برخوردارند  و پیروانشان در وهله اول «توفیق در اعتقاد » و در وهله دوم« تکلیف در اجرا» را می یابند .

 ما در این فرصت فراهم آمده بنا بر ضرورتهایی که در متن بحث به آن خواهیم پرداخت به یکی از شعائر مکتب اسلام ، از میان مجموعه شعائری همچون نماز – روزه – حج – حجاب و خمس و .... خواهیم پرداخت ، ابتدا به این پرسش می پردازیم که در بین شعائر و رفتارهای دینی بر شمرده ، کدام شعار است که می تواند به صورت فوری و فراگیر ، نه تنها انتخاب یک فرد را، بلکه سمت و سوی خاص یک نظام فرهنگی – سیاسی را در جامعه نشان دهد ؟ تصور کنید مثلاًٌ جهانگردی ، به کشور ما بیاید ، آیا در بدو ورود این نماز و روزه و خمس و زکات است که می تواند نوع نظام فرهنگی – سیاسی حاکم را نشان دهد،یا حجاب زنان ؟ پس زنان با نوع حضور و حجابشان هم مَنش حکومت را نشان می دهند و هم کٌنش اعتقادی و التزامی شهروندان را . در واقع نوع پوشش، وحضور اجتماعی زنان به هر تازه واردی یک شناخت اجمالی می دهد که البّته این شناخت اجمالی با ورود به لایه های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور می تواند تصدیق یا تکذیب شود .حال که نوعپوشش زنان به یک مورد جامعه شناختی تبدیل شده است لازم می نماید که تأمل و دقت بیشتری بر آن داشته باشیم .

2- پس زمینه اندیشه های جهانی در مورد حجاب :

 حجاب از جمله شعائر اسلامی است که در طی سالها، بیشترین حرف و سخن را به دنبال داشته است . با این حال تأمل درمورد حجاب ، نمی تواند بدون طرح یک " پس زمینه در جهان" و" پیش زمینه در ایران "کاری منصفانه و همه جانبه باشد لذا در پرداختن به این دو بخش باید بگوییم که :" پس زمینه جهانی "، ساختن یک فضای موثر و برنامه ریزی شده برای جدایی انداختن میان زن و حجاب بوده است .

 فضایی که با فریب ، عفاف را یک ریاضتِ بی جهت و غیر عاقلانه نشان داد و حجاب را یک رعایت با زحمت و غیر عادلانه معرفی کرد. فضایی که بی حجابی را نوعی آزادی درونی و بیرونی بر شمرد تا از گذر آن مردان از تمتع آزادانه و از قدرت انتخاب بیشتر برخوردارباشند و زنان نیز اسیر پاسخگویی به آنان باشند . بنابراین در" پس زمینه  جهانی" ، عصری را در برابر خود می بینیم که وارث یک قرن یورش به نهادها و نمادهای دینی است.

 یک قرن غارت با عصای آبرومندانه علم ، به منظور فرود آوردن و به زیر کشاندن آموزه ها و گزاره های دینی نه از اِریکه حقیقت و حقانیت، بلکه از اِریکه هنجارها و ارزشهای ذهن و تاریخ و جامعه بشری صورت گرفته است .این موضوع ، یعنی توان علم در فرو کشاندن حاکمان ذهنی و تاریخی بشر که با بالا بردن استیلای علمی بر طبیعت همراه بود، به خدمت « انانیت بشر » در آمد، و عصری را پدید آورد که در بخشی، وارث الحاد گذشته بود و در بخش دیگر، می توانست والد الحاد آینده باشد.  لذا قرن بیستم، هم محل ظهور الحادهای پیشین است و هم خالق الحادهای پسین .  وارث الحاد قرن نوزدهم ،  الحادسرمایه داری است و الحاد قرن هجدهم ،  الحادآکادمی است . در کل قصد بر این است که :اولاً جهان را بدون خدا تبیین کنند و دوماً بدون خدا در جهان با رفاه و سعادت زندگی کنند . البته قرن بیستم با اِلحاد دیگری که خاص این قرن است یعنی «اِلحاد سیاسی» روبروست که در پی حکومت و اداره حیات جمعی انسانها است . این حجم از تاریکیهای هولناک است که بشر را از عصر نوگرایی و مدرنیسم به سوی عصر فرانوگرایی و پست مدرنیسم روانه می کند و عصر دیگری را بوجود می آورد که به لزومغفلت از خدا  راضی نمی شود و در پی لزومغیبت خدا است. این عصر نه با مشخصه سر پیچی از خدا ،که با سرکوبی خدا به پیش می تازد !!