فلسفه ی خودآرایی و حجاب

برای مطالعه ی قسمت قبل اینجا کلیک کنید.
در قسمت های قبل، موضوع حجاب و پوشش زن و محدودیت در روابط زن و مرد نامحرم بصورت بسیار اجمالی مورد بررسی قرار گرفت و گفتیم بعضی ها تصور می کنند برداشته شدن حجاب باعث می شود به تدریج چهره ی بی حجاب زن برای مرد عادی شود. ممکن است چنین چیزی درست باشد به شرط اینکه میزان این بی حجابی ثابت بماند و تجربه نشان داده، هیچوقت چنین نخواهد شد. به فیلم های دهه ی چهل سینمای غرب، مخصوصاً آمریکا دقت کنید. لباس زنها در این فیلمها دامنهای بلند و پیراهنهای یقه بسته بود و فقط موهایشان پیدا . اما با گذشت زمان آستین ها کاملاً از بین رفت و... چرا؟
خداوند میل به خودآرایی و جلب توجه را در وجود زن قرار داده(1) تا او بتواند برای همیشه قلب شوهرش را در تصرف داشته باشد. حال اگر این میل به خودآرایی و تصاحب قلب، به خیابان کشیده شود از محدوده ی خانواده فراتر برود ، وضع به همانجا کشیده می شود که اشاره کردیم، هر وقت زن احساس کند این نوع لباس و آرایش برای جامعه عادی شده، لباسی انتخاب می کند که پوشیدگی کمتری داشت باشد و آرایش غلیظ تری بر چهره اش می نشاند تا باز هم بتواند توجه دیگران را به خود جلب کند. برای اینکه این میل، در خانواده و فقط برای شوهر محدود بماند(2) خداوند دستور داده زن ها موقع حضور در جامعه بدن شان را بپوشانند و هیچ آرایشی نداشته باشند مگر در مجالس زنانه ای که مرد نامحرمی در آن حضور نداشته باشد.